شهدای والا مقام روستای انداده
به وبلاگ من خوش آمدید جهت شادی روح شهدای روستای انداده صلوات.

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ایثار انداده و آدرس shohod65.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

Alternative content


كد ماوس

آمار مطالب

کل مطالب : 167
کل نظرات : 239

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز :
باردید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید سال :
بازدید کلی :
عشق وشهادت...

به راه دین ومیهنم فدا کردم جوانی را 

به آگاهی پسندیدم بهشت جاودانی را

بگو بر مادر خوبم شهید هرگز نمیمیرد

ره عشق و شهادت را زمولایم علی گیرم

 

تعداد بازدید از این مطلب: 575
موضوعات مرتبط: اشعار , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


پیوند با شهدا..

نام من گمشده است امروز بوی جبهه می اید میخواهم باز نورانی شوم

حس می کنی چقدر دنیایی شده ایم

مدتی است که چشممان مزه اشک را بخاطر شهدا نمی چشد مبینیند گوشهامون

چقدر از این حرفهای بی مورد پر شده است

بیایید با هم یک بار دیگه در این ماه اسفند به یاد شهدا باشیم

 
تعداد بازدید از این مطلب: 677
موضوعات مرتبط: دلنوشته , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


از شهدا دور شدیم...


چقدر از منش این شهدا دور شدیم

آنقدر خیره به دنیا شده و کور شدیم

معذرت از همه خوبان و همه همرزمان

ما برای شهدا وصله ی ناجور شدیم

شهدا در همه جا فاتح اصلی بودن

عجب اینجاست که ما این همه مغرور شدیم

شکر ، با سابقه ی دوستیِ با شهدا

ما عزیز دل مردم شده مشهور شدیم

پرکشیدن چه مستانه و رفتند و ما

در میان قفس نفس چه محصور شدیم

تعداد بازدید از این مطلب: 516
موضوعات مرتبط: اشعار , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


جهان در انتظار توست یوسف زهرا.......

تمام راه ظهور تو با گناه بستم
دروغ گفته ام آقا كه منتظر هستم
كسي به فكر شما نيست راست مي گويم
دعا براي تو بازيست راست مي گويم
اگرچه شهر براي شما چراغان است
براي كشتن تو نيزه هم فراوان است
من از سرودن شعر ظهور مي ترسم
دوباره بيعت و بعدش عبور مي ترسم
من از سياهي شب هاي تار مي گويم
من از خزان شدن اين بهار مي گويم
كسي كه با تو بماند به جانت آقا نيست
براي آمدن اين جمعه هم مهيّا نيست

تعداد بازدید از این مطلب: 525
موضوعات مرتبط: اشعار , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


شهدای والا مقام روستای انداده..

الهی اگر جز سوختگان را به ضیافت عنداللهی نمی‌خوانی، ما را بسوز آنچنان که هیچ‌کس را آنگونه نسوخته باشی

شهادت پایان نیست، آغاز است، تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد

تولد ستاره‌ای است که پرتو نورش عرصه زمان را در می‌نوردد و زمین را به نور رب‌الارباب اشراق می‌بخشد 

 شهادت قلبی است که خون حیات را در شریان‌های سپاه حق می‌دواند و آن را زنده نگه می‌دارد

 شهادت، جانمایه انقلاب اسلامی است و قوام و حیات نهضت ما در خون شهید است 

 شهید منتظر مرگ نمی‌ماند، این اوست که مرگ را برمی‌گزیند. شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید

به اختیار خویش می‌میرد و لذت زیستن را نیز هم او می یابد نه آن کس که دغدغه مرگ حتی آنی به خود

او وانمی‌گذاردش و خود را به ریسمان پوسیده غفلت می‌آمیزد

شهادت مزد خوبان است

 شهادت، زیباترین، بالنده‌ترین و نغزترین کلام در تاریخ بشریت است، شهادت بهترین و روشن‌ترین معنی حقیقت توحید است

و تاریخ تشیع خونین‌ترین و گویاترین تابلو نمایانگر شکوه و عظمت شهید است

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1254
موضوعات مرتبط: دلنوشته , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


جانباز احمد یزدی بیدی...

جانباز25 درصدی که بعد از چندین سال دست وپنجه نرم کردن با بیماری به ملکوت اعلا پیوست.

این جانباز دلاور که در پانزدهم مرداد سال  1339 به دنیا آمد با مجاهدت درراه حق که ازارباب خود ابوالفضل العباس(ع)

سرمشق گرفته بود وشجاعانه از وطن وناموس خود دفاع کرد بعد از چندین سال شیمیایی بودن

درروز بیست وهفتم شهریور سال 1388 به ندای حق لبیک گفت وبه دیدار حق شتافت

مزار پاک این جانباز عزیز درزادگاه خود روستای انداده می باشد.... 

تعداد بازدید از این مطلب: 532
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


خاطره ای از زبان خود جانباز فکوری قبل از پرواز....

در یکی از منطقه های کردستان بودیم که قرار شد من به همراه پنج نفراز همرزمانمان برای جمع آوری

اطلاعات ازخط دشمن برای عملیاتی که قرار بود چند روز آینده انجام شود اطلاعات کسب کنیم. که در طی مسیر به ناگاه متوجه شدیم

که راه را گم کرده ایم وخط دشمن وخودی را تشخیص نمی دادیم تو این فکر بودیم که چکار کنیم که یک دفعه

صدای شلیک گلوله از همه طرف به گوشمان رسید طوری شد که همدیگر رانمی دیدیم بعد از چند لحظه که صدا قطع شد.

متوجه شدیم که نزدیک خط دشمن شده وهمگی زخمی شده ایم ما برای اینکه اسیر دشمن نشویم

به کمک یکدیگر از یک مسیر دیگر شروع حرکت کرده تا خودمان را به یک جای امن برسانیم

که در همین فاصله ی زمانی هیچ اطلاعی از همرزمانمان در خط خودی نداشتیم ما طی مسیر به طرف خط خودی بوده ایم

که با یک امبولانس مواجه شدیم که با اصرار زیاد ما را تا بیمارستان صحرایی همراهی کرد. ماتا چند روز آنجا ماندیم

ودر همین حین که در بیمارستان بودیم فرمانده بدون هیچ اطلاعی از سلامتی ما گروهی را برای پیدا کردن ما

فرستاده زمانی که ما را پیدا نمی کنند اسم ما را در لیست شهدای گمنام می نویسند.

وزمانی که ما از بیمارستان آمدیم به طرف گردان خودمان بچه هارا دیدیم که حیرت زده شده اند ..چرا که ما را زنده دیده اند......... 

تعداد بازدید از این مطلب: 567
موضوعات مرتبط: خاطرات , ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2



عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود