بابا جان داد
شهدای والا مقام روستای انداده
به وبلاگ من خوش آمدید جهت شادی روح شهدای روستای انداده صلوات.

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ایثار انداده و آدرس shohod65.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

كد ماوس

آمار مطالب

کل مطالب : 167
کل نظرات : 239

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز :
باردید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید سال :
بازدید کلی :
بابا جان داد


اول پاییز بود و در کلاس          دفتر خود را معلم باز کرد
بعد با نام خدای مهربان             درس اول آب را آغاز کرد
گفت بابا آب داد و بچه ها           یک صدا گفتند بابا آب داد
دخترک اما لبانش بسته ماند         گریه کرد و صورتش را تاب داد
او ندیده بود بابا را ولی              عکس او را دیده در قابی سپید

یادش آمد مادرش یک روز گفت    دخترم بابای پاکت شد شهید
مدتی در فکر بابا غرق بود        تا که دستی اشک او را پاک کرد
بچه ها خاموش ماندند و کلاس     آشنا شد با سکوتی تلخ و سرد 
دختری در گوشه ای آهسته باز         گفت بابا آب داد و داد نان
شد معلم گونه هایش خیس و گفت        بچه ها بابای زهرا داد جان
بعد روی تخته سبز کلاس               عکس چندین لاله زیبا کشید
گفت درس اول ما بچه ها                درس ایثار و وفا ، درس شهید
مشق شب را هر که با بابای خود        باز بابا آب داد و نان نوشت
دخترک اما میان دفترش            ریخت اشک و “داد بابا ، جان” نوشت



تعداد بازدید از این مطلب: 458
موضوعات مرتبط: اشعار , ,
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود